۱۳۹۳ مرداد ۳۱, جمعه

پيشنهاد كتاب: يسنا (بخش دوم)


يسنا (بخش دوم)
بخشى از نامه مينوى اوستا
گزارش: پورداود
بكوشش: بهرام فره وشى، استاد دانشگاه تهران
چاپ دوم، تهران ٢٥٣٦ شاهنشاهى
انتشارات دانشگاه تهران
شماره ١٦٢٦- شماره مسلسل ٢٠٢٣
گنجينه آثار استاد پورداود، بكوشش دكتر بهرام فره وشى
چاپ اول از انتشارات انجمن ايرانشناسى فروردين ماه ٢٥١٧
٢٢٤ صفحه بزبان فارسى، قطع وزيرى، جلد شوميزى


شناسنامه ى كتاب برابر نسخه ى اصلى آمده است، تا براى بدست آوردنش از كتابخانه ها سودمند آید.


یسنا (بخش دوم)

فهرست

پيشگفتار/٤-٧
فهرست نامه ها/٨-١٣
دين دبيرى/١٤-١٥
پيشوايان/١٦-٢٤
هفت هات/٢٥-٢٩

***
يسنا
هفت هات
هات ٣٥ /٣٠-٣٢
هات ٣٦ /٣٣-٣٤
هات ٣٧ /٣٥
هات ٣٨ /٣٦-٣٧
هات ٣٩ /٣٨-٣٩
هات ٤٠ /٤٠-٤١
هات ٤١ /٤٢-٤٣
هات ٤٢ /٤٤-٤٥

***
هات ٥٢ /٤٦-٤٨
درباره يسنا/٤٩
هات ٥٤ /٥٠-٥١
هات ٥٥ /٥٢-٥٤
هات ٥٦ /٥٥-٥٦
هات ٥٧ /٥٧-٦٦
هات ٥٨ /٦٧-٧٠
هات ٥٩ /٧١-٧٣
هات ٦٠ /٧٤-٧٧
هات ٦١ /٧٨-٨٠
هات ٦٢ /٨١-٨٤
هات ٦٣ /٨٥-٨٦
هات ٦٤ /٨٧-٨٨
هات ٦٥ /٨٩-٩٤
هات ٦٦ /٩٥-٩٧
هات ٦٧ /٩٨-٩٩
هات ٦٨ /١٠٠-١٠٦
هات ٦٩ /١٠٧
هات ٧٠ /١٠٨-١٠٩
هات ٧١ /١١٠-١١٦
هات ٧٢ /١١٧-١١٩

***
آتش/١٢٢-١٤٣
چيچست/١٤٤-١٥٧
سولان/١٥٧-١٦٤
سهند/١٦٤-١٦٥
آذرخش-نفت:(فرنبغ-برزين مهر-آذرگشسپ-تخت سليمان)/١٦٥-١٩٦
شيون و مويه/١٩٧-٢٠١
واژه هاى اوستايى/٢٠٣-٢٠٨
واژه هاى پهلوى و پازند/٢٠٨-٢١٠
واژه هاى پارسى و پازند/٢١٠-٢١٤
فهرست جايها/٢١٤-٢٢٠
فهرست نامهاى كسان/٢٢٠-٢٢٤

از پيشگفتار كتاب:

بنام هرمزد دادار دانا و توانا
خداى را سپاس كه پس از بيست و چهار سال كه از تاريخ بخش نخست يسنا ميگذرد، بانتشار بخش دوم آن كامياب شده، بدسترس خواستاران ارجمند ميگذارم.
درست است كه كار گزارش نامه كهنسال اوستا، بدستيارى هركه باشد و در هر كجا و هر زبانى كه انجام گيرد، ساليان بلندى فرا خواهد گرفت، بويژه اگر آن گزارش، گفتارهايى نيز از براى شناسانيدن مزديسنا دربرداشته باشد.
گزارش اوستاى نگارنده با گفتارهايى كه در آن گنجانيده شده، بخش بزرگى از زندگانى نگارنده را گرفته است.
پس از بيش از سى و دو سال كوشش، با همين نامه، هشت جلد آن بدسترس خوانندگان گذاشته شده، هنوز دو جلد ديگر، ويسپرد و ونديداد بجاى مانده است. اميد است بيارى مزدا، اگر آسيب اهريمنى در پى نباشد، كار آنها هم پايان پذيرد.
... بناچار زمانى كه در گير و دارها، بى اينكه خود بخواهيم، از دست ميرود، بهمان اندازه مايه اميد بروزگار آينده بكاهش ميرود. اين است كه امروزه به بپايان رسانيدن كتابهايى كه در زمينه ايران باستان كم و بيش فراهم كرده ام، كمتر اميدوارم.
با اين، گردش زمانه يا پيش آمد روزگار هرچه باشد، كجرفتار يا سازگار، دست از كار نبايد بازداشت تا آنكه آن دست آسيب پذير، بناچار از كار بازماند. كار نيک و سودمند هرگونه كارى كه باشد، خود يک نيروى ايزدى و يكى از بخشايشهاى جاودانى آسمانى است، هرآنكه از آن برخوردار باشد، در زندگى كامكار باشد. اين است با نوميدى از خود، اميدوارم  دانش پژوهان ما در زمينه كار ايرانشناسى بهره ور و رستگار گردند، بكارى روى آورند كه بيش از هزار سال ديو فراموشى بر آن چير بود، بكارى دست يازند كه گرد و غبار هزارساله از روى يادگارهاى گرانبهاى نياكان پارساى ما زدوده شود و اوستا آنچنان كه درخور پايه آن است شناخته شود.
... در ١٦ آبان ١٣٠٤(نوامبر ١٩٢٥) كه از براى گزارش اوستا به بندر بمبئى رسيدم، همينكه از كشتى فرود آمدم و نخستين بار پاى بزمين هند نهادم، از ميان چند تن از پارسيان كه به پيشواز آمده بودند، مرد بزرگوارى طوق گلى بگردنم آويخت و خوش آمدى گفت، اين مرد فرشته خوى، دينشاه ايرانى بود كه در ١٢ آبان ١٣١٧(٣نوامبر١٩٣٨) از جهان درگذشت و نام بسيار نيكى از خود بجاى گذاشت.
اينك پس از سپرى شدن ساليان بلند، بپاس آن دوستى بى آلايش و آيين وفاشناسى، اين گفتار را بنام فرخنده او انجام ميدهم، بشود اين نامه مينوى مايه خشنودى روان پاک او گردد. از اهورا خواستارم هماره او را از بخشايش خويش در بارگاه فروغ بى پايان( انيران ) برخوردار داراد.

پورداود
تهران فروردين ماه ٢٥٧٠ مادى - فروردين ماه ١٣٣٧ خورشيدى


انجمن ايرانشناسى.