۱۳۹۳ شهریور ۳, دوشنبه

شهریور = خشتريور = خشتر وَئيريه Xšathra Vairya


‏زشهريورت باد فتح و ظفر / بزرگى و تخت و كلاه و كمر (فردوسى)

شهريور در اوستا: خشتر وَئيريه Xšathra Vairya، در پهلوى: خشتريور و در فارسى: شهريور يا شهرير گوئيم.
جزءاول اين كلمه بمعنى سلطنت و مملكت است. جزءدومى اين كلمه صفت است بمعنى آرزوشده. از ور var مشتق است در خطوط ميخى و گاتها و اوستا بمعنى انتخاب نمودن و برگزيدن و گرويدن بسيار استعمال شده است. در پهلوى واور و در فارسى باور گرديد.
‏كلمه شهر در فارسى از خشتر آمده است. در قديم نيز از خود كلمه شهر، مملكت اراده ميشده است ميگفتند ايرانشهر يعنى كشور ايران. 
‏شهريور را بكشورِ آرزوشده يا سلطنتِ مطلوب ميتوان ترجمه نمود. بسا در اوستا از شهريور، كشورِ جاودانى اهورامزدا و سرزمين فنا ناپذير و بهشت برين اراده گرديده است.
شهريور در عالم روحانى نماينده سلطنت ايزدى و فر و اقتدار خداوند است. در جهان مادّى پاسبان فلزّات است. از اوست فر و پيروزى پادشاهان دادگر. چون نگهبانى فلزّات با اوست از اين رو او را دستگير فقراء و فرشته رحم و مروّت خواندند. گاهى هم در اوستا از كلمه شهريور فلزّ اراده شده است.(فرگرد نهم ونديداد فقره ١٠) در كتاب روايت ضبط است كه شهريور آزرده و دلتنگ ميشود از كسيكه سيم و زر را بد بكار اندازد يا بگذارد كه زنگ زند.
‏ششمين ماه سال و چهارمين روز ماه موسوم است به شهريور، روز شهريور در شهريور ماه جشنى بوده موسوم به شهريورگان، بنا بقولى آنرا نيز آذرجشن ميگفتند. نگاه كنيد به ‏آثارالباقيه ( ابوريحان بيرونى ) چاپ پروفسور زاخو Sachau ص٢٢١.
‏بقول بُندهش، ريحان (شاسپرغم Basilicum) مختص بشهريور است.
نگاه كنيد به بندهش Bundehesh von Justi Cap. xxvii.
‏ايزد مهر، ايزد آسمان از ياران و همكاران شهريور شمرده ميشوند. ديو سئورو sauru كه بقول بندهش ديو سلطنت بد و آشوب و مستى است رقيب و دشمن بزرگ شهريور است.
سَئورو Sauru در پهلوى ساور و در فارسى ساول ميباشد.
ن٢ص٩٢و٩٣و٩٣پ

يشت ها - بخش نخست؛ گزارش استاد پورداود

انجمن ايرانشناسى.