۱۳۹۴ شهریور ۸, یکشنبه

جامعه یهود ایران در دوران ساسانی

 جامعه یهود ایران در دوران ساسانی / آزاده احسانی flip.it/sx7Mr #يهوديان #ساسانيان


بحث من در خصوص یهودیان دوره ساسانی است اما پیش تر از آن باید مطالبی را در مورد اینکه یهودیان از چه زمانی وارد این منطقه (فلات ایران) شدند بیان کنم. چند تاریخ وجود دارد که در آن کوچ صورت گرفته اما اصلی ترین آن در 721 قبل از میلاد بود. در 721 پیش از میلاد زمان سارگون دوم منطقه اورشلیم و مناطق اطراف آن فتح می شود، در دوران باستان وقتی منطقه فتح می شد ساکنین آن مناطق کوچ داده می شدند به جاهای دیگر یا به منطقه اصلی که فاتح از آن رفته بوده یا مکان های دیگر. ادامه



نسطوریان ایران

 نستوریان ایران چه شدند؟ / فرزانه سجادپور flip.it/wPESL #نستوريان #آشوريان

بقایای شهر باستانی و اسقف نشین آشور

مسیحیت در ایران گرچه دایره گستره ای از لحاظ قومی داشته است اما همواره آشوریان به عنوان یک گروه قومی با سابقه دیرینه و پیوسته به تمدن کهن آشور ، به عنوان قدیمی ترین گروه قومی مسیحی شناخته می شوند. گروهی که بخش عمده ایشان امروزه خود را منتسب به کلیسای شرق آشوری می دانند. ادامه

تصویر از صفحۀ کلیسای مشرق در ویکیپدیا


۱۳۹۴ شهریور ۶, جمعه

Prehistoric Storage jar

 Storage jar decorated with mountain goats, 53cm, 3800 B.C. #Prehistoric Site, Tepe #Sialk, Central #Iran. (metmuseum)

Pre-Achaemenid Storage jar decorated with
mountain goats, 3800 B.C., Tepe Sialk




پیشنهاد کتاب: زین ابزار، نوشتهٔ استاد پورداود



پورداود، ابراهیم، زین ابزار، ۱۳۴۷ خورشیدی

در این گفتار سخن از زین ابزار (افزار) یا ساز جنگ است. چون ایرانیان در کارنامهٔ جهان از جنگاوران بیباک و جهانگشایان چیره‌دست شناخته شده‌اند، ناگزیر باید از ابزارهای خوب جنگی برخوردار بوده باشند...


زین ابزار
از روانشاد استاد ابراهیم پوُرداود
بکوشش سرهنگ دکتر جهانگیر قائم مقامی
از این کتاب یکهزار و پانصد نسخه با چاپ افست در چاپخانه ارتش شاهنشاهی بچاپ رسید.
بهمن ماه ۱۳۴۷
۸۰ صفحه
قطع وزیری با جلد شومیزی


***


در برگ نخست کتاب تصویری از استاد پورداود به چاپ رسیده‌است.
در برگ دوم کتاب متنی بقلم محمدرضاشاه پهلوی به چاپ رسیده‌است که عیناً در اینجا می آید:

« بسیاری از دانشمندان برجسته ایرانی در سالهای اخیر بمنظور بهبود »
« مطالعات خود در رشته فرهنگ باستانی ایران مدتها در بمبئی اقامت »
« داشته‌‌اند که از جملهٔ آنها باید از محقق عالیقدر استاد پورداود، که »
« متأسفانه چند ماه پیش وفات یافت، نام برد. »
« حاصل تتبّعات این دانشمند ترجمه و انتشار دورهٔ کامل اوستا بوده که »
« از حیث اهمیّت فقط انتشار کتاب مذهبی ایرانی (دینکرت) را »
« میتوان با آن برابر دانست. »

از سخنان شاهنشاه آریامهر در سفر هندوستان
در میهمانی فرمانده نیروی دریائی هند بر عرشه یک ناو هواپیمابر ارتش هندوستان
شب دوشنبه بیست و سوم دی ماه یکهزاروسیصدوچهل و هفت خورشیدی

در برگ سوم با شماره صفحهٔ ۳، یادداشت به چاپ رسیده‌است. اینک متن کامل یادداشت:

یادداشت
استاد ابراهیم پورداود هموند بینش ور انجمن فرهنگ ارتش و همکار دانشمند مجلهٔ بررسی‌های تاریخی که هفتاد و هفت سال از زندگی هشتاد و سه سالهٔ خویش را در راه شناساندن فرهنگ شکوهمند و تمدن کهن ایران باستانی سپری کرده‌است در بامداد روز یکشنبه بیست و ششم آبانماه امسال(۱۳۴۷) چشم از جهان فروبست. ستاد بزرگ ارتشتاران برخود میبیند به پاس همکاریهای بیدریغ و ارزشمند این بزرگ مرد ژرف نگر که با فروغ دانش و کوششهای پی گیر خویش بتاریکیهای آنسوی تاریخ ایران روشنی بخشید و بسیاری از رازهای زیست و زندگی مردمان ایران کهن را آشکار ساخت، مجموعهٔ نوشته‌های او را، دربارهٔ جنگ افزارهای باستانی که، در چند شماره از مجلهٔ بررسی‌های تاریخی زیر نام «زین ابزار» بچاپ رسیده‌است، یکجا و با شرح زندگانی او بچاپ برساند و اینک این است آن یادنامه.

در برگ چهارم کتاب، متنی با دستخط استاد پورداود به چاپ رسیده‌است. اینک متن کامل دستنوشته:

روز بیستم بهمن ماه خورشیدی ۱۲۶۴ = ۵ مارس۱۸۸۶ میلادی
در شهر رشت تولد یافتم در همانجا خواندن و نوشتن آموختم.
چند سالی در تهران تحصیل کردم پس از آن در بیروت بودم
و از آنجا به پاریس رفتم با پیش آمدهای جنگ بزرگ ۱۹۱۴
گذارم بآلمان افتاد سالها در آنجا گذراندم چند سالی هم
در هند بودم نزدیک بسی سال در کشورهای بیگانه سر آوردم
و از هر جایی چیزی آموختم امروزه نیز در ایران بخواندن و
نوشتن میپردازم آنچه خواندم و آنچه نوشتم از روزگاران
چند هزارسال پیش است بسیار برایم دشوار است که از خود، یکی
از کوچکترین فرزندان این مرز و بوم، چیزی بنویسم
پورداود

سخنی دربارهٔ زندگانی استاد پورداود / صفحهٔ ۵-۱۲

درمیان صفحات ۵ تا ۷، دو برگ از فرمان محمدرضاشاه پهلوی به چاپ رسیده‌است. اینک متن کامل:

متن اولی:

نظر باعتمادی که بمراتب صلاحیّت علمی و تجارب فرهنگی استاد ابراهیم پورداود
داریم بموُجب این دستخط مشارأليه را بسمت عضويّت شوراى فرهنگى سلطنتى منصوب
و مقرّر ميداريم بانجام وظائف محوّله اقدام نمايد - كاخ مرمر دهم آذرماه ۱۳۴۱

متن دومی:

نظر باعتمادی که بمراتب شایستگی ابراهیم پورداود عضو شورای فرهنگی سلطنتی ایران داریم
بموجب این دستخط مشارألیه را بعضویّت هیئت اُمنای کتابخانه پهلوی منصوُب و مقرّر
میداریم که بانجام وظائف محوّله اقدام نماید. کاخ سفید سعدآباد - ۲۳ مهرماه ۱۳۴۴


پورداود، ابراهیم، زین ابزار، تصویر پشت جلد

در میان صفحات ۸ تا ۹، دو برگ از مدارک علمی استاد به چاپ رسیده‌است.

اولی: تصویر دیپلم دکترای افتخاری دانشگاه دهلی
دومی: فرمان نشان شوالیه دوسن سیلوستر

در میان صفحات ۱۰-۱۱، دو برگ در اندازه بزرگ بصورت تاشده، متن دستنویس (زین ابزار) از استاد پورداود به چاپ رسیده‌است.
در میان صفحات ۱۲-۱۳، دو برگ از نشان تاگور اهدا شده باستاد پورداود دیده می شود.
متن زیرین تصوير اولی:
تصویر نشان تاگور (روی نشان - از برنز)
( اندازهٔ حقیقی:۵/۵*۹ سانتی متر)
متن زیرین تصوير دومی:
تصویر پشت نشان تاگور



مدارک و مراجع / صفحه۱۳
براى دوستداران، متن كامل مدارک و مراجع را در اینجا می آید:
در تدوین و تنظیم این گفتار از کتابها و نوشته‌های زیرین بهره برداری شده‌است:
۱- دیباچهٔ پوراندخت نامه، دیوان پورداود؛ چاپ بمبئی شهریور ۱۳۰۶ خورشیدی
۲- تعلیم لسان فارسی، تألیف: حسین دانش؛ چاپ اسلامبول ۱۳۳۴
۳- سخن وران ایران در عصر حاضر، تألیف: محمد اسحق استاد دانشگاه کلکته؛ چاپ دهلی ۱۳۵۱ قمری
۴- سخن وران دورهٔ پهلوی، تألیف: دینشاه ایرانی؛ چاپ بمبئی ۱۹۳۳ The Poets of the Pahlavi Regime
۵- تذکرهٔ شعرای معاصر، تألیف: سید عبدالمجید خلخالی؛ چاپ تهران ۱۳۳۷
۶- بیست مقاله قزوینی، باهتمام پورداود؛ دورهٔ کامل چاپ تهران ۱۳۳۲ خورشیدی
۷- یادنامهٔ پورداود؛ تألیف: دکتر محمد معین؛ چاپ تهران ۱۳۲۴
۸- مجلهٔ راهنمای کتاب سال ششم شمارهٔ آبان ماه ۱۳۴۲
۹- آناهیتا (مقدمه) بکوشش مرتضی گرجی؛ تهران سال ۱۳۴۳
۱۰- مجلهٔ هوخت دوره نوزدهم شماره ۹ سخن رانی اردشیر جهانیان.
۱۱- مجلهٔ سخن دورهٔ هیجدهم شماره ۷ آذرماه ۱۳۴۷ مرگ پورداود، بقلم دکتر بهرام فره وشی.
۱۲- مجله وحید شماره ۱۲و۱ سال ششم-سال پنجم: سوگواری برای یک دوستی شصت ساله، بقلم استاد سید محمدعلی جمال زاده.
 
متن زین ابزار/ صفحه۱۴-۸۰
همچنين در متن گزارش، چندین تصویر به چاپ رسیده‌است در پیرامون ابزار جنگی ایران باستان.

نشریۀ ایرانشناسی

۱۳۹۴ شهریور ۳, سه‌شنبه

ادبیات شفاهی زبان های ایرانی

 جلد هجدهم تاریخ #ادبیات فارسی زیر نظر دکتر احسان #یارشاطر با عنوان «ادبیات شفاهی زبان های ایرانی» به چاپ رسید. http://flip.it/foyE0 #کتاب

جلد هجدهم تاریخ ادبیات فارسی، ادبیات شفاهی زبان های ایرانی

میراث مکتوب - جلد هجدهم تاریخ ادبیات فارسی زیر نظر دکتر احسان یارشاطر با عنوان ادبیات شفاهی زبان های ایرانی (کردی، پشتو، بلوچی، آسی، فارسی و تاجیکی) به چاپ رسید.

مجلد حاضر با عنوان تاریخ ادبیات فارسی اساساً به ادبیات زبان هایی می پردازد که ایرانی اند ولی فارسی نیستند. با این حال، این زبان ها با ادبیات فارسی ارتباط دارند. این زبان ها یا زمینه و سابقۀ تاریخی زبان فارسی اند (ضمیمۀ اول) یا تحت تأثیر ادبیات فارسی اند (ضمیمۀ دوم).

موضوع این مجلد زبان های کردی، پشتو، بلوچی و آسی است. از آنجا که ادبیات این زبان ها، حداقل تا قرن بیستم، عمدتاً به صورت شفاهی است، این جلد ادبیات شفاهی زبان های ایرانی نامیده شده و به منظور جامع تر کردن آن، فصل هایی هم دربارۀ ادبیات شفاهی فارسی و تاجیکی به آن اضافه شده است. با توجه به اینکه سایر لهجه های رایج ایرانی از قبیل لری، گیلکی، مازندرانی، تاتی، تالشی، یغنابی و لهجه های جامعۀ زرتشیان و یهودیان ایران و خیلی از لهجه های کم اهمیت دیگر ، ادبیات شفاهی آنچنانی ندارند که قابل مقایسه با ادبیات زبان هایی باشند که در این مجلد دربارۀ آنها بحث شده، به بررسی آنها وارد نشده ایم. ادامه

منبع: میراث مکتوب


برای آگاهی بیشتر به صفحۀ مربوط به این مجموعه در دانشگاه کلمبیا مراجعه فرمایید:

https://cfis.columbia.edu/research-projects/history-persian-literature


Persian literature is the jewel in the crown of Persian culture. It has profoundly influenced the literatures of Ottoman Turkey, Muslim India and Turkic Central Asia and been a source of inspiration for Goethe, Emerson, Matthew Arnold and Jorge Luis Borges among others. Yet Persian literature has never received the attention it truly deserves...more


https://twitter.com/iranologyscty/status/636119524962529280


۱۳۹۴ شهریور ۱, یکشنبه

شهریور (= خشتر وَئيريه Xšathra Vairya)؛ گزارش: استاد پورداود


  • ز شهريورت باد فتح و ظفر / بزرگى و تخت و كلاه و كمر (فردوسى) #شاهنامه #شهریور
  • شهریور (= خشتر وَئيريه Xšathra Vairya)؛ گزارش: استاد پورداود. ن٢ص٩٢و٩٣ #پورداود #شهریور http://bit.ly/1h6ECFW
  • Xšathra Vairya (=Shahrivar or Šahrewar), one of the seven great Aməša Spəntas of #Zoroastrianism, meaning the 'Divine kingdom or dominion'.

Coinage of Kushan ruler Huvishka, with
Kshatra Vairya (
Bactrian script: ϷΑΟΡΗΟΡΟ, Shaoreoro)
 on the reverse. 150-180 CE.



تصویر یک سکۀ کوشانی که نام «شهریور» در آن به خط و زبان بلخی آمده است.

[ یشت ها، بخش نخست گزارش استاد پورداود ص ۹۲-۹۳]

ز شهريورت باد فتح و ظفر / بزرگى و تخت و كلاه و كمر (فردوسى)
در اوستا خشتر وَئيريه Xšathra Vairya، در پهلوى خشتريور و در فارسى شهريور يا شهرير گوئيم.(۱)
جزء اول اين كلمه بمعنى سلطنت و مملكت است. باین معنی در خطوط میخی هخامنشیان بسیار استعمال شده‌است. کلمه شهر که امروز در فارسی بجای بلدة عربی است از خشتر آمده‌است. در قدیم نیز از خود کلمه شهر، مملکت اراده میشده‌ است. میگفتند ایرانشهر یعنی کشور ایران.(۲) در کلمه شهریار تاکنون معنی اصلی محفوظ ماند چه آن بمعنی پادشاه مملکت است. جزءدومى اين كلمه صفت است بمعنى آرزوشده. از ور var مشتق است در خطوط ميخى و گاتها و اوستا بمعنى انتخاب نمودن و برگزيدن و گرويدن بسيار استعمال شده‌است. در پهلوى واور و در فارسى باور گرديد.
شهريور را بكشورِ آرزوشده يا سلطنتِ مطلوبه ميتوان ترجمه نمود. بسا در اوستا از شهريور، كشور جاودانى اهورامزدا، سرزمين فنا ناپذير و بهشت برين اراده گرديده‌است، در آنجائیکه مقام خود اهورا و فرشتگان است. انسان باید چنان زندگانی بسر برد که پس از مرگ شایسته این مملکت گردد. شهريور در عالم روحانى نماينده سلطنت ايزدى و فر و اقتدار خداوند است. در جهان مادّى پاسبان فلزّات است. از اوست فر و فيروزى پادشاهان دادگر. چون نگهبانى فلزّات با اوست از اين رو او را دستگير فقراء و فرشته رحم و مروّت خواندند.(۳) گاهى هم در اوستا از كلمه شهريور فلزّ اراده شده‌است.(۴) در كتاب روايت ضبط است كه شهريور آزرده و دلتنگ ميشود از كسيكه سيم و زر را بد بكار اندازد يا بگذارد كه زنگ زند. ششمين ماه سال و چهارمين روز ماه موسوم است به شهريور، روز شهريور در شهريورماه، جشنى بوده موسوم به شهريورگان، بنا بقولى آنرا نيز آذرجشن ميگفتند.(۵) بقول بُندهش، ريحان (شاسپرغم Basilicum) مختص بشهريور است.(۶) ايزد مهر، ايزد آسمان از ياران و همكاران شهريور شمرده ميشوند. ديو سئورو sauru كه بقول بندهش ديو سلطنت بد و آشوب و مستى است، رقيب و دشمن بزرگ شهريور است.(۷)

پاورقی
(۱) چو در روز شهریر آمد به شهر / ز شادی همه شهر را داد بهر لبیبی (فرهنگ انجمن آرای ناصری)
(۲) از آفریدون که جبّاران پارسیان بوده‌است حکایت کنند که زمین را بسه بخش کرده بمیان سه فرزند خویش. پاره مشرقی که اندرو ترک و چین است پسرش را داد توژ، پارهٔ مغربی که اندرو روم است پسرش را داد سلم و پاره میانکی که ایرانشهر است پسرش را داد ایرج. ابوریحان بیرونی التفهیم فی صناعة التنجيم و رجوع كنيد به معجم البلدان ياقوت حموى.
(۳) رجوع کنید به سی روزه فقره۴
(۴) رجوع کنید به فرگرد نهم وندیداد فقره۱۰
(۵) آثارالباقیه (ابوریحان بیرونی) چاپ پروفسور زاخو Sachau ص۲۲۱
(۶) بندهش Bundehesh von Justi Cap. xxvii.
(۷) سَئورو Sauru در پهلوى ساور و در فارسى ساول ميباشد.

متن اصلی یادداشت از [ یشت ها، بخش نخست گزارش استاد پورداود ص ۹۲-۹۳]

تصویر از ویکیپدیای انگلیسی، مدخل Kshatra Vairya

برای آگاهی بیشتر دربارۀ واژۀ «شهریور» به صفحۀ مربوط به این امشاسپند در دانشنامۀ ایرانیکا مراجعه فرمایید:


The Encyclopædia Iranica, William W. Malandra:

ŠAHREWAR, name of one of the Amahraspandān (see AMƎŠA SPƎNTA) in Zoroastrianism. This is the Middle Persian form of the name deriving from Av. Xšaθra Vairya, meaning literally “dominion to be chosen” and more freely “choice/desirable/best dominion.”...

نشریۀ ايرانشناسى.


۱۳۹۴ مرداد ۱۸, یکشنبه

به ياد کریستین بارتلمه

به ياد کریستین بارتلمه (Christian Bartholomae) زبان‌شناس و #ایرانشناس آلمانی، نویسنده #کتاب "دستور لهجه‌های ایران قدیم" در ۹ اوت ۱۹۲۵، ازجهان درگذشت.

BARTHOLOMAE, CHRISTIAN, #German scholar of Iranian and Indo-European studies;1855-1925. #Iranica
Bartholomae, Christian (1855-1925)

See More / بیشتر بخوانید:

The Encyclopædia Iranica, R. Schmitt:

BARTHOLOMAE, CHRISTIAN, German scholar of Iranian and Indo-European studies (1855-1925).
1. Life. Bartholomae was born the son of a forester in Forst ob Limmersdorf (today Forstleithen near Limmersdorf), Upper Franconia, on 21 January 1855. After receiving his general education in Bayreuth he first studied the classical languages at Munich and Erlangen universities under, among others, Friedrich von Spiegel. Later he went to the University of Leipzig, at the time the undisputed center of linguistic studies, in order to study Sanskrit and comparative philology. There Heinrich Hübschmann exercised such a deep and decisive influence on Bartholomae and his scientific development that he later, in the preface to his Das altiranische Verbum mentioned only Hübschmann, who had won him for Iranian studies, among his teachers... more

۱۳۹۴ مرداد ۱۷, شنبه

محمدعلی جمالزاده

جمالزاده؛ آغازگر سبک واقع گرایی در #ادبیات معاصر #ایران http://flip.it/dtv6o

Jamalzadeh, Mohammad-Ali (1892-1997)

محمد علی جمالزاده» موسس داستان نویسی مدرن ایران به عنوان آغازگر سبک واقع گرایی در ادبیات فارسی توانست با خلق آثاری برجسته تبدیل به نقطه عطفی در ادبیات ایران شود... ادامه



۱۳۹۴ مرداد ۱۶, جمعه

۱۳۹۴ مرداد ۱۵, پنجشنبه

گندی‌شاپور

دانشگاه ۱۸۰۰سالهٔ #ایران آماده ثبت در میراث جهانی #یونسکو (دانشگاه جندی‌شاپور دزفول).
شهر و مدرسه باستانی جُندیشاپور (=گُندیشاپور/GONDĒŠĀPUR)، در دانشنامه جهان اسلام. ج. ۱۱، تهران ۱۳۸۶، ۳۷-۴۲.

GONDĒŠĀPUR, intellectual centre of the Sassanid
Empire, Khuzestan Province, Iran, 3rd-century AD


در دیدار رئیس دانشگاه جندی‌شاپور دزفول با سرپرست کمیسیون ملی یونسکو به مناسبت برگزاری کنگره بین‌الملی جندی‌شاپور، بر جلوگیری از تخریب فزاینده آثار باقی‌مانده این دانشگاه بی‌نظیر، بسترسازی برای آغاز حفاری‌های باستان‌شناسی و آماده‌سازی پرونده تنها شهر دانشگاهی جهان باستان به‌منظور ثبت در میراث جهانی یونسکو، به‌عنوان اهداف برگزاری این همایش تأکید شد... ادامه
منبع: ایسنا
UNESCO

See More / بیشتر بخوانید:

دانشگاه گندی‌شاپور یا جندی‌شاپور یکی از مراکز علمیِ مهمِ در زمان ساسانیان بوده‌است؛ و با بیش از ۱۷ سده قدمت، از باستانی‌ترین مراکز آموزشی خاورمیانه محسوب می‌شود. در این دانشگاه آموزش‌هایی در حوزه‌های پزشکی، فلسفه، الهیات و علوم ارائه می‌شد. این آموزش‌ها بر اساس سنت زرتشتی و ایرانی، و همچنین با بهره بردن از سنت یونانی و هندی بود. نهادِ جدیدِ بیمارستان به عنوان مرکز درمان و آموزش پزشکی نیز در این دانشگاه شکل گرفت که اهمیت و تأثیر بسیاری در تاریخ علم پزشکی داشته‌است. به علاوه بیمارستانِ این دانشگاه، مهمترین مرکز پزشکی جهانِ باستان در قرن‌های ۶ و ۷ میلادی بوده‌است.
گندی شاپور شهری کهن در استان خوزستان بوده است. احمد اقتداری معتقد است این شهر محتملا در محدوده میان شهرهای شوشتر، شوش و دزفول قرار داشته است. این شهر به‌سبب بیمارستان و دانشگاهی که در آن بوده شهرت بسیار داشته‌است. در دانشگاه جندی شاپور، برخی کتاب‌ها از زبان‌های هندی،سریانی، و یونانی به پهلوی ترجمه شد که ازآن‌جمله می‌توان به خدای‌نامه، کَلیله و دِمنه، هزار افسانه، سندبادنامه، ویس و رامین، آیین‌نامه و تاج‌نامه اشاره کرد. همچنین برخی آثار فیلسوفان یونان نیز در این دانشگاه ترجمه شده‌است.

  • برای آگاهی بیشتر دربارۀ دانشگاه گندی‌شاپور به مدخل GONDĒŠĀPUR در دانشنامۀ ایرانیکا به قلم لوتز ریچر-برنبورگ و علیرضا شاپورشهبازی مراجعه فرمایید.

The Encyclopædia Iranica, A. Shapur Shahbazi, Lutz Richter-Bernburg:

In the Sasanian epoch, Gondēšāpur was one of the four major cities of Ḵuzestān, the other three being Karḵa (Ērān-xwarrah-Šābuhr, q.v.), Susa, and Šuštar. The extensive irrigation systems developed there by the early Sasanians were probably aimed at supplying a large population; the four cities “must have had a total population of about 100,000” (Christensen, p. 111). Although agricultural products, mainly rice and sugar, were the main exports of the area (Gondēšāpur’s sugar was sold in Khorasan and farther east; Schwarz, Iran, pp. 347-48; Le Strange, Lands, p. 238), the textile industry also made this province rich and famous (Christensen, p. 111)... more

  • برای مطالعه به زبان فارسی نیز میتوانید به مدخل جُندیشاپور در دانشنامۀ جهان اسلام مراجعه فرمایید.
نام کتاب: دانشنامه جهان اسلام، نویسنده: بنیاد دائرة المعارف اسلامی،جلد: 1، صفحه: 5086

جُندیشاپور (گُندیشاپور) ، شهری‌ كهن‌ در شمال‌ استان‌ خوزستان‌ كه‌ امروزه‌ ویرانه‌ های آن‌ باقی‌ است‌ و به‌ سبب‌ بیمارستان‌ و مدرسه‌ای‌ در آن‌ شهرت‌ بسیار داشته‌ است‌... ادامه


۱۳۹۴ مرداد ۱۴, چهارشنبه

ایرانشناسی در جهان، بخش پنجم و پایانی

 طهمورث ساجدی

دانشکده ادبیات دانشگاه تهران

در قرن بیستم میلادی ایران‌شناسی در ایران در پی دستاوردهای ایران‌شناسان خارج از کشور، شکل گرفت و ایران‌شناسان داخل کشور با بیداری و آگاهی به جمع‌آوری و صیانت آنها پرداختند. این جهش ابتدا بیشتر جنبة کنجکاوی و تحسین داشت، اما به تدریج علاقة شدید به شناخت مظاهر ملی و جلوه‌های فرهنگی و نیز صیانت آنها را در پی آورد. ظاهراً اصطلاح «ایران‌شناسی» سالها پس از بنیانگذاری آن وضع شد؛ پیش از آن، ایران‌شناسان اصطلاح «مطالعات ایرانی» به‌کار می‌بردند و حتی آنتوان میه که خود ایران‌شناس بود، در سال ۱۹۲۲ اصطلاح «ایرانیسم»برای آن اختیار کرد، در حالی که در همان زمان گایگر مجلة ایران‌شناسی را در آلمان منتشر می‌کرد. ظاهراً در ایران اصطلاح «ایران‌شناسی» را نخستین بار احمد کسروی در مقدمة شهریاران گمنام (۱۳۰۷ش) به‌کار برده است که در سال بعد (همان، ص۲۵۲) اصطلاح «ایران‌شناسی» را نیز به‌کار برد و سپس در سال ۱۳۰۹ ابراهیم پورداود آن را در پیشگفتاری که در برلین بر کتاب دینشاه ایرانی نوشت، تکرار کرد (ص۲۱۹) و از آن پس، استفاده از آن به‌تدریج میان ایران‌شناسان داخل کشور متداول شد. ادامه




۱۳۹۴ مرداد ۱۱, یکشنبه

CTESIPHON (Ṭīsfūn)

 

CTESIPHON (Ṭīsfūn), ancient city on the Tigris adjacent to the... #Parthian #Sasanian #Iranica


Ctesiphon served as a royal capital of the Iranian empire
in the 
Parthian and Sasanian eras for over eight hundred years.


See More / بیشتر بخوانید:

The Encyclopædia Iranica, Jens Kröger:

CTESIPHON (Ṭīsfūn), ancient city on the Tigris adjacent to the Hellenistic city of Seleucia, ca. 35 km south of the later site of Baghdad. The origin and meaning of the name is unknown (for the forms, see Honigmann, cols. 1102-03; Markwart, Provincial Capitals, pp. 60-61). In the Greek sources it appears as Ktēsiphôn, in Latin Ctesiphon/Ctesifon from the Greek and T(h)esifon or Et(h)esifon, reproducing lo­cal forms. In the Aramaic Talmud (ʾ)qṭyspwn (in Syriac qṭyspwn) occurs. From Iranian texts of the Sasanian period Manichean Parthian tyspwn (or *tysfwn; Henning, pp. 943-44), Pahlavi tyspwn, and Christian Sogdian tyspwn (Sims-Williams, pp. 144, 147-49; Yoshida) are attested. In Arabic texts the name is usually Ṭaysafūn. According to Yāqūt (III, p. 570, IV, p. 446), quoting Ḥamza, the original form was Ṭūsfūn or Tūsfūn, which was arabicized as Ṭaysafūn...

Jens Kröger (born April 21, 1942 in Magdeburg ) is a German art historian specializing in the field of Islamic art.
Growing up in Cairo and Tehran , Kröger first studied art history and classical archeology in Hamburg after graduating from high school in 1964 and went to Berlin in 1966 , where he studied art history, Islamic studies and Near Eastern archeology . In 1978 he received his doctorate with a thesis on Sassanian stucco . From 1985 to 2007 he was curator at the Museum of Islamic Art in Berlin.
  • Annette Hagedorn, Avinoam Shalem (Hrsg.): Facts and Artefacts. Art in the Islamic World. Festschrift for Jens Kröger on his 65th birthday. Brill, Leiden 2007, ISBN 978-90-04-15782-8.


طاق کسری جهانی می‌شود

 در سال ۲۰۱۷ با همکاری #ایران و عراق؛ طاق کسری (= ایوان مداین) جهانی می شود. flip.it/AIbbY #ساسانيان

طاق کسری در شهر تیسفون، پایتخت ایران در دورۀ اشکانیان و ساسانیان
مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی از تشکیل کارگروه مشترک ایرانی و عراقی برای ثبت جهانی ایوان مداین (طاق کسری) خبر داد.
فرهاد نظری به خبرنگار مهر گفت: معاونت میراث فرهنگی وزارت گردشگری عراق در همکاری با سازمان میراث فرهنگی، تفاهمنامه ای امضا کردند که یکی از اقدامات اجرایی مربوط به آن ـ که در حال نهایی شدن است ـ مربوط به طاق کسری است. قرار شده تا ایوان مداین یا طاق کسری با همکاری ایران و عراق جهانی شود.
وی ادامه داد: عراق در نظر دارد تا قبرستان وادی السلام را در سال ۲۰۱۶ و طاق کسری را در سال ۲۰۱۷ ثبت جهانی کند و از آنجا که طاق کسری یک اثر تاریخی ایرانی در خاک عراق است، کارگروهی برای این منظور تشکیل شده تا ایران به عراق در تهیه پرونده ثبت جهانی کمک کند. چرا که طاق کسری مهمترین بنای مربوط به تاریخ و فرهنگ ایران است.
تیسفون نام یکی از پایتخت‌های باستانی ایران است که در کشور عراقِ امروزی جای گرفته است. این شهر در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقه میان‌رودان ساخته شد و در دوران ساسانی ارزش خود را به عنوان مرکز نیروی سیاسی و اقتصادی نگه داشت. پس از حمله اعراب به ایران، شهر تیسفون به تاراج رفت و رفته‌رفته متروکه شد.
در سال ۹۰ پیش‌نویس تفاهم‌نامه‌ای در حوزه میراث‌فرهنگی و آثار باستانی نوشته شد و ایران پیشنهادی را مبنی بر حفاظت از این اثر تاریخی به دولت عراق داد که مورد استقبال قرار گرفت. در این تفاهم‌نامه که از سوی حسن موسوی رئیس وقت سازمان میراث‌فرهنگی‌، گردشگری و صنایع‌دستی در حوزه میراث‌فرهنگی و آثار باستانی ارائه شد تاکید شده بود که جمهوری اسلامی ایران می‌تواند بیشترین کمک را به موضوع مرمت آثار تاریخی داشته باشد و این در تفاهم نامه پیشنهادی گنجانده شد.


۱۳۹۴ مرداد ۱۰, شنبه

جشن امردادگان

جشن "امردادگان" از کجا آمده است؟ flip.it/0A9xC

زنبق سفید (Iris (Queen of Angels

جشن امردادگان را هر سال ۷ مرداد ماه برای گرامیداشت منش و کُنش یکی از فروزه‌های شش گانه خِرد و دانش فرمانروا بر فرارَوَند هستی، برگزار می‌کنند.
این جشن در ستایش و گرامیداشت مرداد روز ۷ امُرداد در تقویم ایران باستان (سومین روز اَمرداد ماه در تقویم فعلی ایران) برگزار می‌شود که یکی از جشن‌های دوازده‌گانه سالیانه در روزهای هم‌نام شدن روز و ماه اَمْشاسپند جاودانگی امرداد، همواره در کنار اَمشاسْپَند رسایی خرداد، نگهبان آب و گیاه است. ایرانیان از هزاره‌های دور، این جشن فرخنده را برگزار کرده، ستوده و گرامی داشته‌اند.
در کتاب «جشن‌های فراموش شده ایران باستان» که بهروز بیگوند آن را گردآوری کرده، آمده است: در یادگارهای کهن ایرانی، از این روز و جشن ویژه آن، سخن بسیار گفته شده است در متن پهلوی "بُندَهِش"، هم آمده است، خویش کاری امرداد در جهان مادی که نگهبانی از گیاهان روی زمین و سرسبز و بارور نگاه داشتن آن‌هاست و نماد جاودانگی و بی‌مرگی و جوانی همیشگی به شمار می‌آید.
مسعود سعد سلمان، چکامه پرداز سده پنجم هجری می‌گوید:
روز مُرداد مُژده داد بدان/که جهان شد به طبع، باز جوان
هر یک از فروزه‌های دوازده‌گانه که جشن‌های هم نامی روز و ماه برای گرامی‌داشت آن‌ها برگزار می‌شود، گل ویژه‌ای دارد. گل ویژه امُرداد، زنبق است.
در برگ ۲۵۰ برگردان فارسی آثار الباقیه ابوریحان بیرونی چنین آمده است که:
«مردادماه که روز هفتم آن مرداد روز است و آن روز را به انگیزه پیش آمدن دو نام با هم جشن می‌گرفتند. معنای امرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد. امرداد فرشته‌ای است که به نگهداری جهان و آراستن غذاها و داروها که اصل آن از نباتات است و برکنار کردن گرسنگی و زیان و بیماری‌ها می‌باشد، کارگزاری یافته است»
خیام در نوروزنامه می‌نویسد:
«مردادماه یعنی خاک، داد خویش بداد از بَرها و میوه‌های پخته که در وی به کمال رسد و نیز هوا در وی مانند غبار خاک باشد و این ماه میانه تابستان بود و قسمت او از آفتاب، مر برج اسد را باشد.»
خیام به اشتباه به جای نام اَمرداد از واژه مرداد استفاده کرده است. این جشن سزاوار شادمانی و نشاط بی‌مرگی، امروز به اشتباه تحت نام مردادگان، در بین مردم رایج است. زیرا مرداد به معنی نیستی و مرگ است اما وقتی حرف الف در اول آن قرار گیرد آن را نفی و به بی‌مرگی و جاودانگی،‌تغییر معنی می‌دهد. زیرا "امرتات" در زبان اوستایی و "امرداد" در زبان پهلوی، از ششمین امشاسپندان و یکی از صفات اهورا مزدا در گات‌هاست که دلالت بر بی‌مرگی و جاودانگی و زوال‌ناپذیری اهورا مزدا دارد.
این جشن را بیشتر در کنار چشمه سارها و باغ ها و مزرعه های خرم در دامن طبیعت برپا می کنند.
منبع: ایسنا و 
صفحۀ مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
صفحۀ امردادگان در ویکی پدیای فارسی