اهمیت
تلمود بابلی (The Talmud Babli) در حوزه پژوهش های ایرانی / آزاده احسانی
***
آزاده احسانی: کلیمیان
ایران در طول هزاره ها در نقشهای گوناگون ظاهر گردیدند و آثار بسیاری پدید آوردند.
از جمله آثار پدید آمده به وسیله کلیمیان ایران مجموعه وزین تلمود بابلی می باشد
که در طول سده های 5 تا 8 میلادی در میانرودان (به ویژه بابل) پدید آمد. (Fonrobert, 2007: 19 ) پدید
آورندگان این اثر بزرگ که همچون دایرة المعارفی از آیین، فرهنگ و آداب و رسوم
کلیمیان (و دیگر ایرانیان ساکن بابل) می باشد، همانا مردان روحانی وعالمان دارای
نامی بودند که در درازای سده ها به گردآوری و تفسیر و حاشیه نویسی در حوزه دین و
فرهنگ خویش پرداختند و تلمود بابلی را برای آیندگان به یادگار گذاردند.
The Babylonian Talmud, Boston New Talmud Publishing Society, 1916. |
تلمود چیست؟
برای پاسخ به این پرسش، نخست می بایست به معرفی یکی از کتابهای
نامبردار آیین یهود پرداخت. نام کتاب مورد اشاره "میشناه" می باشد. واژه
میشناه از ریشه (ش.ن.الف/ی : تکرار کردن) به معنای "مطالعه و دوره کردن"
است (= مطالعه همراه با تکرار). ( 1606 Jastrow, 1926:) میشناه که به
تورات شفاهی نیز مشهور است، در واقع کتابی است مشتمل برتمامی قوانین فردی،
اجتماعی، حقوقی و ... دین یهود که از دید کلیمیان مکمل تورات است . این مجموعه
همواره به صورت شفاهی و سینه به سینه نقل می شده است و تا قرن دوم میلادی هرگز به
نگارش در نیامد. اما در حدود قرن دوم و به دلیل احساس خطر درباره از میان رفتن
آثار مربوط به کلیمیان در فلستین این مجموعه قوانین در کتابی به نام میشناه
گردآوری شدند.
و اما پس از این توضیح درباره میشناه بایسته است که واژه تلمود نیز
بررسی شود. تلمود واژه ای است از ریشه (ل.م.د) به معنای "آموختن و مطالعه
کردن" . (Jastrow,1926:712) مجموعه کتابهای
تلمود (63 کتاب) شرح و تفسیر قوانین میشنایی می باشند که در طول سده ها، نخست در
فلستین و سپس در ایران به نگارش در آمدند. بر اساس محل نگارش تلمودها (فلستین و
ایران) دو روایت از تلمود پدید آمد که یکی تلمود فلستینی یا اورشلیمی نام گرفت و
دیگری تلمود بابلی. اما تلمود فلستینی نتوانست اقبال تلمود بابلی را به دست آورد،
زیرا به اندازه تلمود بابلی در میان کلیمیان جهان محبوبیت نیافت.
نگارش و گردآوری مطالب تلمود که از حدود قرن سوم میلادی (در
فلستین) آغاز گردید تا قرن های 7-8 میلادی به درازا کشید و تلمود پژوهان هنوز به
نتیجه قطعی درباره تاریخ پایان نگارش این مجموعه کتابها نرسیده اند. (Katz,2006:843) زبانی که تلمود
بابلی بدان نوشته شده است آمیزه ای از عبری میشنایی، عبری کتاب مقدس و آرامی شرقی
می باشد. بخشهای نقل شده از کتاب میشناه به عبری میشنایی، بخشهای منقول از کتاب
مقدس به عبری کتاب مقدس، و بخش عمده تلمود که همانا تفاسیر و حاشیه های نوشته شده
بر قوانین میشناه هستند (گِمارا)2 به آرامی شرقی که در غرب امپراتوری ساسانی رایج
بوده است، نوشته شده اند.
محتوای تلمود که بر پایه کتاب میشناه بخش بندی شده است به شرح زیر
می باشد:
بخش نخست: زراعیم (دانه ها)
بخش دوم: موعِد (جشنها)
بخش سوم: ناشیم (زنان)
بخش چهارم: نِزیکین (خسارتها)
بخش پنجم: کُداشیم ( مقدس ها)
بخش ششم: طهوروت (پاکی ها، طهارت)
همان گونه که پیشتر اشاره گردید این شش بخش که شش
"سِداریم" 1هم خوانده می شوند، بخشهای کتاب میشناه هستند (Fonrobert, 2007: 19 ) و قوانین
مربوط به هر کدام از مسایلِ نام برده شده در بخشی ویژه آمده است. برای نمونه
قوانینی که در پیوند با ازدواج و طلاق هستند در بخش زنان نگاشته شده اند و یا
قوانین مربوط به زمین داری و کشاورزی در بخش دانه ها (کشاورزی) آمده اند.
تلمود نیز دقیقا بر همین اساس بخش بندی شده است با این تفاوت که در
تلمود برای هر ماده قانون میشنایی که در چند خط بیان شده است صفحه ها توضیح و
تفسیر نوشته شده است. و در همین توضیح و تفسیرها که "گمارا" نام
دارند، داستانها و روایتهای بسیار از شخصیتهای گوناگون نقل شده است. به طور کلی
"گمارا" مجموعه ایست از حکایتها، روایتها، اسطوره ها، آداب و رسوم، هنر،
موسیقی و ... مربوط به باشندگان بین النهرین کهن که به خامه کلیمیان ایران در
دوران ساسانی نگاشته شده است و می تواند دروازه ای جدید در پژوهشهای ایرانشناسی،
به ویژه در دوران ساسانی، بگشاید.
پیشینه پژوهشهای ایرانی-تلمودی (Irano-Talmudica):
از سال 1998 که یک دانشجوی تلمود پژوه از استادش "یاکوو
اِلمان" درباره چرایی تفاوت برخی قوانین تلمود فلستینی با تلمود بابلی پرسید
جرقه یک شاخه جدید دانشگاهی در زمینه تلمود پژوهی در ذهن "یاکوو اِلمان"
زده شد. 3 اِلمان بر این باور بود که اگر تلمود بابلی و فلستینی در برخی موارد
تفاوت و یا تناقض دارند دلیلی جز تاثیر فرهنگ ایرانی و قوانین امپراتوری ساسانی بر
تلمود بابلی ندارد. این تأثیرات به ویژه آنجا پررنگتر شد که یکی از شخصیتهای مهم
تلمودی یعنی "شموعیل نهاردآیی" که بر پایه تلمود از نزدیکان
شاپور یکم ساسانی بوده است جمله ای معروف، که به یکی از قوانین مهم در میان
کلیمیان میان رودان تبدیل گشت، به زبان راند، و آن جمله چنین بود: "دینا
دِملخوتا دینا" یعنی :قانون سرزمین (ی که در آن هستیم) قانون (ما) است.
(تلمود بابلی، بَبَه کَمَه، 113 الف) و از آن پس اختلافی که میان برخی کلیمیان با
قوانین دربار ساسانی، که عموما بر اساس دین زرتشت بودند، وجود داشت تا حد زیادی از
میان رفت و قوانین شاهنشاهی ساسانی، از سوی کلیمیان به رسمیت شناخته شد و در نتیجۀ
پذیرفته شدن قوانین شاهنشاهی ساسانی، کلیمیان ایران در برخی موارد و نکات با
کلیمیان دیگر مناطق (عمدتا فلستینِ اشغال شده به وسیله رومیان مسیحی) اختلاف نظر
پیدا کرده و با زرتشتیان همراه و همسو شدند.
و این چنین است که المان و شاگردانش آغاز به آموختن فارسی میانه و
اوستا نمودند و تلاش نمودند تا تلمود بابلی را از دریچه متون کهن ایرانی بررسی
نمایند. این پژوهشگران هر چه پیش رفتند به نتایج شگفت انگیزتری در زمینه پیوند
میان تلمود بابلی و متون فارسی میانه دست یافتند تا آنجا که در سال 2013 یکی از
شاگردان المان به نام "شای سکوندا" کتابی به نام " تلمود
ایرانی" را منتشر نمود. 4
نکته ها:
1.سداریم جمع "سِدر" می باشد که در عبری به معنای
"ترتیب، مرتب کردن" است. (958:Jastrow, 1926 ).
2.منظور از گمارا همان تلمود است، با این تفاوت که گمارا مطالب
میشنایی و کتاب مقدس را شامل نمی شود.
3. یاکوو اِلمان را پدر دانش نوین "ایرانی-تلمودی" یا
همان "ایرانو-تلمودیکا" می دانند. برای آشنایی بیشتر با اندیشه های وی
می توانید سخنرانی مفصل او درباره این دانش نوین را از راه پیوند زیر
ببینید.
http://library.fora.tv/2011/08/02/Yaakov_Elman_Iran_the_Magi_and_the_Jews
4. المان و شاگردانش دغدغه پژوهش در زمینه تلمود و شرح و تفسیر
نکات مبهم آن را دارند و در واقع از متون فارسی میانه و اوستا و تاریخ و فرهنگ
میان رودان و به ویژه بابل دوران ساسانی که در آن هنگام "دل ایرانشهر"
خوانده میشد برای روشن شدن نکات مبهم تلمود یاری می جویند. و در این میان بایسته
می نماید که پژوهشگران ایرانی و ایرانشناسان نیز از تلمود و اشاره های فراوان آن
به تاریخ و فرهنگ ایران در راه پژوهشهای ایرانی بهره جویند. تلمود بابلی که 63
کتاب پر حجم را شامل می شود، سرشار است از نکات نغز و نوین درباره تاریخ و فرهنگ
ایران، به ویژه در دوران ساسانی، و می تواند دریچه هایی نوین بر روی ناشناخته های
تاریخ و فرهنگ ایران بگشاید.
کتابنامه:
Fonrobert, Charlotte E., The Cambridge Companion to the Talmud
and Rabbinic Literature, Cambridge University Press, 2007.
Jastrow, Marcus, Dictionary of the Targumim, the Talmud Babli
and Yerushalmi, and the Midrashic Literature, Leipzig, 1926.
Katz, Steven T.,
The Cambridge History of Judaism, Vol. 4: The Late Roman-Rabbinic Period,
Cambridge University Press, 2006.
Secunda, Shai, The Iranian Talmud: Reading the Bavli in Its
Sasanian Context, Philadelphia: University of Pennsylvania Press, 2013.
http://library.fora.tv/2011/08/02/Yaakov_Elman_Iran_the_Magi_and_the_Jews
این یادداشت از خانم آزاده احسانی از اینجا ( صفحۀ مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی) گرفته شده است.
***
یک نسخۀ خطی از تلمود بابلی مربوط به سالهای 1309-1290 مسیحی در کتابخانه ملی بریتانیا را از اینجا ملاحظه بفرمایید:
https://www.bl.uk/collection-items/babylonian-talmund
***
تصویر از raptisrarebooks
https://twitter.com/iranologyscty/status/642638810157727744?s=20
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر