وصف خسرو (اول) انوشیروان، شاهنشاه ساسانی در کتاب «مُجمَل التواریخ والقصص» نسخۀ خطی کتابخانۀ دانشگاه هایدلبرگ:
کسری نوشروان پسر قباد بود، پادشاهی با عدل و پارسیان او را نوشین روان خوانند و مادرش دختر دهقانی بود از حدّ اصفهان، و اهواز نیز گویند و او را به لقب فدشخوارگرشاه گفتندی به روزگار پدرش، زیراکه او پادشاه طبرستان بود، و «فدشخوار» نام کوه و دشت باشد و «گر» نام پشتهها. پیراهن او سپید بود به رنگها آمیخته و وَشْی کرده و شلوار آسمان رنگ، بر تخت نشسته و بر شمشیر فرا خمیده. (ویرایش از سیفالدین نجمآبادی) #خسرو_اول #پدشخوارگر #مجمل_التواریخ_والقصص
شهرهای اصلی پدشخوارگر در عصر ساسانی |
این نسخۀ دستنویس از کتاب «مُجمَل التواریخ والقصص» در کتابخانۀ دانشگاه هایدلبرگ آلمان نگهداری میشود و در تارنمای آن کتابخانه قابل مشاهده و دریافت است:
Universitätsbibliothek Heidelberg, Cod. Heid. Orient. 118
Moğmal-ot-Tavārīḫ vaʾl-Qaṣaṣ
Persien, ca. 1475
The order of the folios is incorrect. Correct is: fol. 1r-172v, 196r/v, 173r-187v, 212r/v, 198r/v, 199r-211v, 188r-195r, 213r-251v, 253r/v, 252r/v, 254r-270v, 197r/v, 271r-291v.
کتاب «مُجمَل التواریخ والقصص» در زبان فارسی ظاهراً در چهار نوبت به چاپ رسیده است. اولی توسط شادروان علامه محمد قزوینی (با مقدمه بر چاپ عکسی)، دومی به کوشش شادروان ملک الشعرای بهار (تصحیح) در انتشارات کلاله خاور ۱۳۱۷ خورشیدی، سومی به کوشش شادروان سیفالدین نجمآبادی و زیگفرید وبر (تصحیح) در ۱۳۷۸ خورشیدی و چهارمی با تصحیح و تحقیق اکبر نحوی توسط بنیاد موقوفات افشار ۱۳۹۹ خورشیدی در دسترس علاقهمندان است.
See More / بیشتر بخوانید:
وشی [ وَش ْی ْ ] در لغت به معنی نگارین کردن جامه و آراستن و نیکو نمودن آن، نگار کردن بر جامه است.
پَتَشخوارگَر یا
فدشوارگر یا بدشخوارگر نام تاریخی ناحیهای در ایران پیش از اسلام بودهاست. به
نقل از دانشنامه ایرانیکا پتشخوارگر نام قدیمی کوه های طبرستان بوده است. محدودهٔ این سرزمین و نام آن در دورههای
گوناگون متغیر بودهاست. یوزف مارکوارت طبرستان را همان پتشخوارگر میداند و ابن فقیه
همدانی پتشخوارگر را بخشی از طبرستان و از شهرهای رویان میداند. طبق نظر ابن فقیه
همدانی رویان از کورههای طبرستان است و از شهرهای رویان: چالوس، لارز، شرز و
بذشوارجر است.
ابن اسفندیار گزارش کردهاست
که این سرزمین پیش از عصر ساسانی، شامل آذربایجان، طبرستان، گیل، دیلم، ری، دامغان
و گرگان بود و گشنسب شاهان بر آن حکومت میکردند. در دوران ساسانیان کوهستان البرز
را به این نام میخواندند و نام سوادکوه، در جنوب طبرستان، از این کلمه دگرگونی یافتهاست.
به گفته حمزه اصفهانی مورخ قرن سوم به شاهان طبرستان «بدشخوارگرشاه» می گفتند.
اسپهبدان دودمان گاوباریان و همچنین مازیار از لقب «پتشخوارگرشاه» برای خود
استفاده میکردند. (ویکیپدیای فارسی)
«مُجمَل التواریخ والقصص» در دانشنامۀ ایرانیکا، برای آگاهی بیشتر دربارۀ کتاب و نسخههای خطی و موضوعات مندرج در آن به صفحۀ این کتاب در آن دانشنامه مراجعه فرمایید:
The Encyclopædia Iranica, Siegfried Weber and Dagmar Riedel:
MOJMAL AL-TAWĀRIḴ WA’L-QEṢAṢ, an anonymous chronicle from the 12th century in the Persian tradition of literary historiography.
The work concentrates on the Persian rulers before the advent of Islam, the Muslim conquests, and events related to Hamadān, indicating that the work probably originated there. The text includes elaborate lists of rulers and fictional narratives. The extant manuscripts are illustrated with maps and images, suggesting that the work was perhaps primarily written for the instruction of a member of the Saljuq nobility...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر