طهمورث ساجدی
در قرن بیستم میلادی ایرانشناسی در ایران در پی دستاوردهای ایرانشناسان خارج از کشور، شکل گرفت و ایرانشناسان داخل کشور با بیداری و آگاهی به جمعآوری و صیانت آنها پرداختند. این جهش ابتدا بیشتر جنبة کنجکاوی و تحسین داشت، اما به تدریج علاقة شدید به شناخت مظاهر ملی و جلوههای فرهنگی و نیز صیانت آنها را در پی آورد. ظاهراً اصطلاح «ایرانشناسی» سالها پس از بنیانگذاری آن وضع شد؛ پیش از آن، ایرانشناسان اصطلاح «مطالعات ایرانی» بهکار میبردند و حتی آنتوان میه که خود ایرانشناس بود، در سال ۱۹۲۲ اصطلاح «ایرانیسم»برای آن اختیار کرد، در حالی که در همان زمان گایگر مجلة ایرانشناسی را در آلمان منتشر میکرد. ظاهراً در ایران اصطلاح «ایرانشناسی» را نخستین بار احمد کسروی در مقدمة شهریاران گمنام (۱۳۰۷ش) بهکار برده است که در سال بعد (همان، ص۲۵۲) اصطلاح «ایرانشناسی» را نیز بهکار برد و سپس در سال ۱۳۰۹ ابراهیم پورداود آن را در پیشگفتاری که در برلین بر کتاب دینشاه ایرانی نوشت، تکرار کرد (ص۲۱۹) و از آن پس، استفاده از آن بهتدریج میان ایرانشناسان داخل کشور متداول شد. ادامه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر