هوشنگ پیشدادی / هئوشینگه پَرَ ذاتَ
در شاهنامه هوشنگ از پادشاهان سلسله پیشدادیان است که پس از کیومرث چهل سال سلطنت نمود.
جهاندار هوشنگ با رای و داد ... بجای نیا تاج بر سر نهاد
از پدر خویش سیامک که بدست دیوها کشته شد، انتقام کشید. آهن از سنگ استخراج نمود. آتش پدید آورد. جشن سده بنیاد نهاد. از پوست و چرم جانوران پوشاک ساخت.
در اوستا مکرّراً باسم هوشنگ پیشدادی برمیخوریم. نخست در فقره ۲۱ از آبانیشت و پس از آن در فقره ۳ از درواسپیشت(گوشیشت) و در فقره ۷ از رامیشت و در فقره ۲۴ از ارتیشت، در هر چهار یشت هوشنگ پیشدادی در بالای کوه هرا بایزدان یشتهای مذکور که ناهید و گوش و وایو و ارت باشند فدیه نیاز نموده درخواست میکند که وی را بزرگترین شهریار روی زمین گردانند که وی را بدیوها و مردمان و جادوان و پریها و کاویها و کرپانها چیر سازند که همه دیوها از او بهراس افتاده رو بگریز گذارند که او بدیوهای مازندران و دروغپرستان وَرِنه (دیلم-گیلان) دست یافته همه را شکست دهد. ایزدان خواهشهای هوشنگ را اجابت نموده او را کامروا ساختند.
در فروردینیشت در فقره ۱۳۷ بفروهر یل پاکدین هوشنگ درود فرستاده میشود. در زامیادیشت در فقره ۲۶ آمدهاست که مدت زمانی فر کیانی بهوشنگ پیشدادی متعلق بوده است. از مجموع این فقرات اطلاعاتی از اعمال هوشنگ یدست نمیآید همینقدر میدانیم که او یکی از نامداران و پادشاهان و پارسایان بوده و از سلسله پیشدادیان است. در فقره ۲۸ از فصل ۱۵ بندهش میخوانیم که ایرانیان از پشت هوشنگ میباشند. در فقره ۳ از فصل ۳۴ همین کتاب مندرج است که پس از زن و شوهری ماشیه و ماشیوئی (نخستین پدر و مادر نوع بشر آدم حوّا) تا بوجود آمدن هوشنگ ۹۳ سال طول کشیده است.
در فقره اول از فصل ۳۱ بندهش سلسله هوشنگ چنین آمده است: هوشنگ پسر فرواک پسر سیامک پسر مشی پسر کایومرت. این سلسله با آنچه حمزهاصفهانی مینویسد که او شهنج بن فروال بن سیامک بن مشی بن کیومرث است بکلّی مطابق است. ابوریحان بیرونی نیز با دو کتاب مذکور موافقت نموده مینویسد او شهنگ بن افراواک بن سیامک بن میشی (پیشداذ) میباشد.۱
هوشنگ در اوستا هئوشینگه آمده است. معنی لفظی آن بقول یوستی Justi چنین است کسی که منازل خوب فراهم سازد.۲ این اسم مرکّب از هوش و هنگ چنانکه برخی پنداشتهاند نیست. شاید فردوسی در جائی که میگوید:
گرانمایه را نام هوشنگ بود ... تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود
سبب لغت سازی و وجه اشتقاق عامیانه مذکور شده باشد.
در هر جائی از اوستا (باستثنای فروردینیشت که ذکرش گذشت) که از هوشنگ ذکری شدهاست با صفت پَرَ ذاتَ آمده این صفت که در فارسی پیشداد شدهاست مرکّب است از پَرَ که بمعنی پیش و مقدّم (pro) است و ذات که بمعنی داد و قانون میباشد. مجموعاً یعنی کسی که در پیش قانون گذارد و دادگری نمود یا اوّل واضع قانون. حمزهاصفهانی نیز این کلمه را درست معنی کرده مینویسد فیشداد اوّل حاکم میباشد چه او شهنج اول حاکم ممالک بشمار است.
این کلمه همیشه با هوشنگ میآید مگر آنکه یکبار در فقره اول از فرگرد ۲۰ وندیداد که ذکرش در طیّ مقاله گرشاسب بیاید پَرَ ذات (پیشداد) تنها استعمال شدهاست. در تفسیر پهلوی اوستا بخصوصه برای توضیح کلمه پَرَ ذات در فقره مذکور قید شدهاست: «یعنی نخستین کسانی که قانون گذاشتهاند مثل هوشنگ ».
۱ رجوع کنید به تاریخ سنی ملوکالارض والانبیاء تأليف حمزة بن الحسن الاصفهانى چاپ برلن صفحه ١٩
و به الآثارالباقيه عن القرون الخاليه تأليف ابىالريحان محمد بن احمد البيرونى الخوارزمى چاپ زاخو صفحه ١٠٣
٢ رجوع كنيد به Iranisches Namenbuch von Justi
و به Iranisches Alterthumskunde von Spiegel Bd. I S.515
Zoroastrische Studien von Windischmann S. 190 f:
یشتها - گزارش استاد ابراهیم پورداود
ن۲ص۱۷۸-۱۷۹
انجمن ایرانشناسی.
آبانماه۲۶۲۶مادی = آبانماه۱۳۹۳خورشیدی